درخشش خورشید از لابهلای تاروپود فرش ایرانی
از گذشتهها تاکنون، هنر در ایران نهتنها یک جزء از زندگی بلکه تابع و بازتاب ارتباط عمیق مردم با جهان اطراف بوده است. این پیوند فرهنگی، در هنرهای روزمره و اشیای ساده، بهوضوح قابلمشاهده است. از نمادها و استعارههای تاریخی گرفته تا نقش و نگارههای معنوی و هنرهای جادویی، زندگی ایرانیان از ارتباط عمیق با خلقوخوی خود غنی شده است.
در گذر زمان، باورها و اعتقادات ایرانیان راه خود را به حوزه تجسم در هنرهای مختلف باز کردهاند. از دوران باستانی که عناصر طبیعی به شکل خدایان جلوه میکردند، تا دوران اسلامی که با تغییر نظریات و باورها، هنر ایرانی نیز مسیرهای جدیدی را در پیش گرفت.
در این مطلب از وبلاگ سایت فرش حیدریان، ما نگاهی عمیقتر به هنر-صنعت فرش دستباف ایرانی خواهیم انداخت. این هنر، غنی از نمادها و نقوشی است که از آیینهای مذهبی، تاریخ، فرهنگ و هویت مردم سرچشمه میگیرد. از زایش نقشها تا تکامل آنها، این قالیها داستانی از زندگی و باورهای جامعه ایران را با خود به همراه دارند. در این سفر به دنیای هنری قالی دستباف ایرانی، با آثاری که تلاش برای حفظ هویت و ارتباط با افتخارات گذشته را نشان میدهند، آشنا خواهیم شد.
تاریخچهای از نقوش خورشیدی
آیینها و باورهای مرتبط با تکریم، بزرگداشت، و ستایش خورشید در ایران به دوران پیش از اسلام بازمیگردد و از نخستین بازتابهای خورشید و مفاهیم مرتبط با آن در فرهنگ ایران آغاز میشود. در زمان مهرپرستی، تکریم مهتاب و تابشهای آفتاب تداوم یافت. دورههای مختلف تمدن، از بینالنهرین تا عیلام، نمادهای خورشیدی را در سفالینهها به تصویر کشیدهاند، تا نشانههای عظمت و اهمیت خورشید در ذهن انسان ایرانی را بازنمایی کنند.
در دوران باستان، زمانی که انسان به کشاورزی گرایش پیدا کرد و فهمید که حرارت خورشید سبب حاصلخیزی زمین میشود، آغاز به پرستش زمین و خورشید کرد. این ایمان به حیاتبخشی خورشید و اهمیت آن در موسم کاشت و برداشت محصولات، باعث تشکیل ادیان محلی و آیینهای خاصی گردید. در این آیینها، مهتاب بهعنوان عنصر مؤثر و ایزد مهر بهعنوان رابط میان خدایان و انسان در نظر گرفته شد. با پیشرفت زمان، دو شخصیت ایزد مهر به دو صورت تاریخی و اسطورهای در آیینها ظاهر شدند.
اول: مهر؛ ایزد خورشیدی
پرستش ایزد مهر پیش از رواج دین زردشت در ایران، بخصوص در نواحی شمال تا شمال غرب و غرب ایران واقع شده بود. در دوره زردشتی، ایزد مهر بهعنوان ایزد خورشیدی که وظایفی ازجمله داوری بین ایزدان و نجات مردم از مهلکهها داشت، شناخته میشد.
دوم: مهر؛ شخصیت تاریخی و حقیقی از دوران اشکانیان
با گذر زمان، باور به مهر بهعنوان یک شخصیت تاریخی نیز در ایران رواج یافت. در دوران اشکانیان، پادشاهان این دودمان نیز نام مهرداد را برگزیدند و شخصیت مهر بهعنوان یک گوهر مهم در آیینها و تاریخ ایران تثبیت یافت. پس از چندی مهرپرستی دینی جهانی شد و در طول قرون، از آسیای صغیر تا اروپای مرکزی و غربی گسترش یافت. این دین مواجه با گسترش مسیحیت به یک نبرد فرهنگی تبدیل شد و درنهایت، در اواخر قرن چهارم میلادی، مسیحیت بهعنوان دین رسمی اروپا جایگزین مهرپرستی شد. آیینهای مرتبط با خورشید و مهر در جامعه ایرانی، نهتنها نمایانگر باورها و تاریخچه ایزد مهر بلکه عمیقاً وابسته به مفاهیم کشاورزی و زراعت بوده و با گذشت زمان، تحولاتی را در فرهنگ ایران به وجود آورده است.
نقشمایههای خورشیدی در قالی ایرانی
نقشمایههای خورشیدی در قالیبافی ایران یکی از جنبههای فرهنگی و هنری بسیار جذاب و پرمعنای این هنر شگفتانگیز است. در این هنر، باورها و اسطورههای مرتبط با خورشید و آیین مهر با نمودهای زیبا و متنوعی به تصویر کشیده شدهاند. قالیبافان مناطق مختلف، بهویژه در سبک روستایی و عشایری، از نمودهای اساطیری خورشید و مهر بهعنوان یکی از مهمترین منابع الهام در طراحی قالیها بهره میبرند.
نقشمایههای جانوری مرتبط با خورشید در قالیبافی ایران، شامل تصاویری از شیر، عقاب، اسب و ماهی (طرح ماهی درهم/ هراتی) میشوند. این نقشمایهها بهعنوان نمادهای خورشید و مهر در زندگی این اقوام تلقی میشوند و با پرداختن به جزئیات و طراحیهای زیبا، تأثیری بسزا در جلبتوجه و ایجاد هماهنگی با مفاهیم اساطیری دارند.
نقشمایههای گیاهی نیز در قالیها، با انعکاس زیباییهای نیلوفر آبی (گل شاهعباسی)، گلهای هشت پر ساده و تلفیقی، گل دوازده پر، انار، و گل-درخت سهشاخه (بوتههای سه گل یا سه برگی)، به نمادهای خورشید و آیین مهر تبدیل میشوند. این نقوش هنری، نهتنها باعث جلبتوجه همگان میشوند، بلکه ارتباط عمیقی را با باورها و ارزشهای مردم ایرانی نشان میدهند.
نقشمایههای تجریدی و هندسی نیز همواره بهعنوان یکی از زیباترین ویژگیهای قالیبافی ایران مطرح هستند. شکلهای چلیپا (سواستیکا)، چهار پاره (ماه شوش)، و حاشیه (هفت حاشیه)، از زیباییهای هنری خاص و فرهنگی است که بهعنوان علائمی از باورها و اساطیر ایرانی، در قالیها به تصویر کشیده میشوند.
در کل، نقشمایههای خورشیدی در قالیهای ایران نهتنها به زیبایی ظاهری این هنر افزودهاند بلکه از طریق نمادها و تصاویر، داستانی از اعتقادات و باورهای عمیق مردم این سرزمین را بازنمایی کردهاند.
نقشمایههای جانوری خورشیدی در دستبافتههای ایرانی
در این مطلب از وبلاگ فرش حیدریان، صرفاً روی نقشمایههای خورشیدی جانوری در هنر قالی دستباف ایرانی تمرکز میکنیم. پس با ما همراه باشید تا این نقوش را بیشتر بشناسیم.
نقشمایه شیر در قالی دستباف ایرانی
شیر بهعنوان یک نماد اسطورهای و فرهنگی در هنر قالیبافی ایران، دارای تأثیرات گستردهای است که در ادوار مختلف تاریخ و هنر این سرزمین به چشم میخورد. نگارههای شیر در قالیبافی، بهویژه در سبکهای روستایی و عشایری، یکی از مهمترین جنبههای قالیبافی ایران را تشکیل میدهند. این نقوش به دلیل ارتباط عمیق با اساطیر و باورهای محلی، دارای معانی عمیق و چندلایه هستند. در بافتهها و قالیهای قدیمی ایران، شیر بهعنوان نمادی از جلال و شجاعت تلقی میشد. آیین مهر که اهمیت زیادی در فرهنگ ایرانی داشت، شیر را بهعنوان تجلی از مهر و قدرت معنوی نمایان میساخت. این نماد همچنین در ارتباط با فصول سال و تغییرات طبیعی، بهویژه با تابستان و خورشید، جای میگرفت.
در طول تاریخ، نقش شیر در قالیبافی ایران تحولات زیادی پیدا کرده است. از قالیهای با طرحهای هندسی و تجریدی تا نقاشیهای شیر بهصورت واقعگرایانه و با جزئیات زیاد، هرکدام نمایانگر زمینهها و دورههای مختلف هنری هستند. در برخی قالیها، شیر بهصورت تلفیقی با دیگر نمادها نظیر خورشید، چلیپا و حیوانات دیگر بهکاررفته و داستانهای پیچیدهتری را به تصویر میکشد. نکتهای جالب این است که شیر در هنر قالیبافی ایران بهصورت متنوع در مناطق مختلف به تصویر کشیده میشود. در قالیهای شهری، شمایل شیر در کنار دیگر نقشها قرار میگیرد و بهعنوان یک جزء از آثار هنری تلقی میشود. اما در قالیهای روستایی و عشایری، شیر بهصورت جداگانه یا همراه با دیگر عناصر محلی بهکاررفته و داستانهای خود را تعریف میکند. استفاده از نمادهای شیر در قالیبافی ایران یک تاریخچه عمیق و پر از ارزش فرهنگی دارد. این نمادها همچنان در هنر معاصر قالیبافی ایران حضور داشته و میراث فرهنگی این سرزمین را با زیبایی و ارزش همراه میکنند.
نقشمایه عقاب در قالی دستباف ایرانی
عقاب یا شاهین، بهعنوان یک نماد مهم در هنر قالیبافی ایران، گستردهترین تأثیرات را در ادوار مختلف فرهنگی و تاریخی این سرزمین اعمال کرده است. از عصرهای پیشازتاریخی گرفته تا دوران تاریخی مختلف، عقاب بهعنوان نمادی از آسمان، بلندپروازی و قدرت طبیعت معنی شده است. در فرهنگهای قدیمی ایران، عقاب نماد ابر و پیک باران بوده و در آیینهای مهر و زردشت، تجلی از اهورامزدا و پرنده خورشید گردان بوده است.
نقشمایه عقاب بهطور خاص در هنر قالیبافی ایران، با ویژگیهای زیبایی و معنوی مختلف به تصویر کشیده شده است. در مفرغینههای لرستان، عقاب بهعنوان نماد قدرت آسمانی ظاهر میشود و در آیین مهر، بهعنوان مرغ آفتاب و نمودگار خورشید نمایان میشود. نگاره عقاب در دوران باستانی نیز در جلوههای معنوی در سرستونهای تخت جمشید ظاهر میشود، که در آن ارتباط عقاب با گاو یا شیر، نماد زوجیت خورشید و ماه را نشان میدهد.
با گذشت زمان، نقشمایه عقاب در هنر قالیبافی ایران تحول کرده و از نقشهای واقعگرایانه گرفته تا تلفیق با ادبیات و داستانهای محلی شکل گرفته است. نمونههای بته عقابی در بافتههای مناطق چون فارس به تصویر کشیده شدهاند و نمایانگر تطور معنایی این نماد در طول تاریخ است. عقاب در هنر قالیبافی ایران بهعنوان یک نماد مهم با زیبایی و ژرفایی که در آن تجلییافته، همچنان بهعنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ هنری این سرزمین شناخته میشود.
نقشمایه اسب در هنر فرش دستباف ایرانی
اسب، بهعنوان یک نماد مهم در هنر قالیبافی ایران، تأثیر فراوانی در تمدن و فرهنگ این سرزمین داشته است. آریاییها بهعنوان اولین گروه قومی که اسب را به فلات ایران آوردند، حضور این حیوان را در زندگی و فرهنگ خود تداوم بخشیدند. در آثار مفرغی و برنزی از لرستان، اهمیت اسب در زندگی این مردمان آشکار میشود و نشان از اهمیت اسبسواری و پرورش اسب در فرهنگ آریایی ایرانی در آغاز هزاره دوم ق.م داده میشود.
در ادوار باستانی، اسب بهعنوان نماد خورشید و نقش قربانی کردن آن به خورشید پرداخته میشد. این حیوان بهعنوان نمادی از بارانزایی و باران نیز شناخته میشد و در اساطیر اوستا، گردونه اسبانی که از ایزدان میآید، به تأمین باران و آب مرتبط بوده و نماد اقتدار آب و باران میشده است. چهار اسب سفید یکرنگ در گردونه مهر نیز بهعنوان نماد جاودانی و زیبایی به تصویر کشیده شدهاند.
نقشمایه اسب در هنر قالیبافی ایران از دوران مختلف تاریخی و با ویژگیهای متنوع به تصویر کشیده شده است. این نماد در قالیهای سبک روستایی و عشایری به شکل هندسی و شکسته، و در قالیهای سبک شهری با نقوش گرفت و گیر، از دوره صفوی تا امروز بهکاررفته است. در هر دو سبک، نگاره اسب نهتنها ابزار زینتی است، بلکه تجسمی از زندگی و معیشت مردمان ایران نیز بهحساب میآید. این تأثیر گسترده نماد اسب در هنر قالیبافی ایران، نشان از ارتباط عمیق بین این حیوان و تمدن این سرزمین دارد.
نقشمایه ماهی در دستبافتههای ایران
نگاره ماهی در هنر قالیبافی ایران، با تأثیرات فراوان از جوانب مختلف فرهنگ و تاریخ این سرزمین، یکی از موتیفهای مهم و چشمگیر محسوب میشود. این طرح بهویژه در قالیهای مناطق شرق ایران، ازجمله سکه، نقش برجستهها و معماری، جایگاه ویژهای دارد. از زمانهای قدیم، نقوش دلفین در پرستشگاههای مهری بهطور گسترده دیده میشود و نگاره ماهی درهم و هراتی از بیرون آوردن مهر از درون آب توسط دو ماهی دلفین الهام گرفتهاند. طراحی این نماد با تأثیرات دینی و اسطورهای، به نمایش گذاشتن جلوههایی از ارتباط عمیق این سرزمین با حیات زیرآبی و معنویاتی چون جاودانگی و زیبایی مرتبط است.
در دوره اسلامی، طرح ماهی درهم دگرگونی یافته و به دو یا چهار برگ با گل یا همراه با دو ماهی تبدیل شده است. این تغییرات در طرح نشان از تکامل و دگرگونش این موتیف در هنر قالیبافی ایران دارد. همچنین، نقشهای فرعی و زیباییافزا مانند کلاه فریجی و حاشیه دوستکامی، جلوههای خاصی اضافه کردهاند و ازآنجاییکه ماهی بهعنوان نمادی از زندگی زیرآبی و جریان حیات برخوردار است، در زندگی روزمره و تازهترین تکنولوژیها در هنر قالیبافی بهکار گرفته شدهاند.
نتیجهگیری
بهطور خلاصه، قالیبافی ایران بهعنوان آینهای از غنا و تنوع فرهنگی و هنری این سرزمین پر از نمادها و مفاهیم خلاقانه است. موتیفهای خورشیدی بهخصوص، با تاریخچهها و افسانههای فراوان، نشانگر ارتباط نزدیک مردم ایران با محیطزیست، دین، و ایمانهایشان هستند. این نقشمایههای زیبا و بیانگر، خود داستانهایی از عظمت، زندگی، و ارتباط بشر با آسمان و خورشید را بافتهاند. هر قالی نهتنها یک اثر هنری است بلکه شاهکاری از فرهنگ و تاریخ عظیم این مردمان است. این هنر، ادامهدهنده سنتها و ارزشهای قدیمی ایران، بهعنوان یک هنر زنده و پویا، به نقش اصلی خود در جلبتوجه و تحسین علاقهمندان هنری ادامه میدهد و میپردازد.