پیشینه فرش ایرانی؛ تاریخچه فرش دستباف ایران در دورههای مختلف تاریخ
پیشینه و تاریخ چه فرش ایران به دوران باستان میرسد و در اسناد و کتابهای قدیمی درباره این هنر بسیار آمده است. چه آن زمانی که پوست حیوانات، بهوسیله ایرانیان باستان بهعنوان فرش استفاده میشد و چه امروز که نقش و نگار و زیبایی و انواع فرش ایرانی در یک مقال نمیگنجد. در اساطیر و داستانها، فرش ایرانی نقش زیادی دارد و بارها دربارهاش نوشته شده است.
در این مطلب از مگزییین به معرفی پیشینه و تاریخچه فرش دستباف ایرانی خواهیم پرداخت و سرگذشت آن در دورههای مختلف تاریخی را بررسی خواهیم کرد.
پیشینه فرش ایرانی قبل از میلاد مسیح
فرش در ادبیات فارسی نقشی پررنگ دارد و نشانههای آن را میشود در شاهنامه فردوسی تا شعرای معاصر پیدا کرد. مطابق اسناد تاریخی اولین فرش متعلق به ایران بوده است. باستانشناسان در سال ۱۹۴۹، در کاوشهای باستانی در روسیه، فرشی را در منطقه پازیریک کشف کردند که پیشتر به نام همین منطقه شناخته میشد. رودنکو، باستانشناسی که این فرش را کشف کرده است، آن را متعلق به ایران و زمان بافت آن را به قرن پنجم یا اویل قرن چهارم پیش از میلاد (دوره هخامنشیان) نسبت میدهد.
این باستانشناس شهیر روس، در کتاب خود تأکید میکند که فرش مکشوفه از نظر اسلوب بافت و نوع گرههای آن به فرشهای ایرانی تشابه دارد و در این مسئله شکی وجود ندارد. او دراینباره در کتابش مینویسد: «شیوهی گره زدن دم اسبها و کاکل آنها شبیه ایرانیان است؛ و نقش گوزنها از تیرهی گوزن زرد خالدار ایرانی است. وصف مردانی که به همراه چارپایان از پی یکدیگر میآیند نمایانگر شیوههای هخامنشی و آشوری است.»
با این حساب میتوان به تاریخ ۲۵۰۰ ساله فرش ایرانی اطمینان داشت. در دورههای تاریخی مختلف پیش از اسلام، بارها در نسخ تاریخی درباره فرش ایرانی سخن به میان آمده است. بهعنوانمثال فرش بهار خسرو، متعلق به دوره ساسانیان است. فرشی که مساحتی حدود ۴۰۰ مترمربع داشته و در بافت و تزیین آن از جواهرات گرانبهایی استفادهشده است.
پیشینه محبوبیت فرش ایرانی در دوره اسلامی
پس از طلوع اسلام در ایران، نقش و نگار فرشها شکل دیگری گرفت. اولین نوشتهها از سدههای نخستین تاریخ اسلام گواهی میدهد که فرشهای ایرانی در ابتدا تباری خوزستانی داشتهاند. مطابق نوشتههای اقلیمشناسان، فرشهای باکیفیت و اصیلی در شوشتر و جهرم بافته میشده است. نسخ فراوانی اعم از فارسی و عربی، در دورههای مختلف پادشاهان ایرانی پس از اسلام، درباره فرشینهها و گلیمهای بافتهشده به دست ایرانیان که دلربا و چشمنواز بودهاند بارها و بارها نوشتهاند. در هر برهه از تاریخ ردی از فرش ایرانی به چشم میخورد.
البته نباید فراموش کرد که در این دوران فرشبافی در چین و هندوستان هم رونق داشته است؛ اما هیچکدام از فرشهای بافتهشده در جهان نه امروز و نه در دوران گذشته، با فرش ایرانی برابری نمیکنند. فرش ایرانی به لحاظ ظرافت، گرهها و نقش و نگار رنگبندی در تمام جهان حرف اول را میزند.
فرش ایرانی در دوره تیموریان
در دوره تیموریان که نقاشی مینیاتور شهرت جهانی پیدا میکند، نقش و نگارهای فرشینهها نیز تغییرات محسوسی پیدا میکنند. در حال حاضر در نسخه خطی خمسه نظامی که در کاخ گلستان نگهداری میشود، میتوان مینیاتورهایی را دید که تصاویر فرش در آن مشهود است.
در دوره تیموریان قالیبافی در شهرهایی چون سبزوار و کاشان رونق میگیرد. در تعاریف پادشاهانی چون تیمور لنگ میتوان بیشتر درباره فرش ایرانی خواند. تیمور لنگ در کتاب منم تیمور جهانگشا ادعا میکند که بزرگترین مرکز قالیبافی جهان در سبزوار بنا شده است.
فرش ایرانی در دوره صفوی
دوره صفویان را دوره اوج و شکوه فرش ایرانی نامیدهاند. در آن زمان هنر قالیبافان شکوفا میشود و اساتید بزرگ حوزه فرش شهرت جهانی پیدا میکنند. بیشتر فرشهای ایرانی که در موزهها نگهداری میشوند متعلق به دوره صفویان است. همچنین ایرانشناسان و مورخان جهانی درباره فرش ایرانی در این دوران بسیار نوشتهاند. روایتی وجود دارد که شاهان صفویه خود در کار طراحی فرش دست داشتهاند. ازآنجاییکه مهد سلسله صفویان تبریز است، تبریز بزرگترین مرکز قالیبافی جهان میشود. امروز نیز قالیبافی تبریز و ظرافت آن کمنظیر است.
توافق شاهعباس و پادشاه هند درباره فرش
باب جهانیشدن فرش ایرانی که در این دوره با زیبایی خیرهکننده خود پیشتاز بود، در دوران صفویه باز میشود. در همین دوران پادشاه هندوستان همایون که با شاهعباس صفوی دوستی داشته است، در سفری به ایران از شاهعباس درخواست میکند که یکی از اساتید شهیر ایرانی در صنعت فرش با او به هندوستان برود تا هنر ایرانی در هند آموزش داده شود. در همان زمان به دلیل بسیاری از مشقتها هنرمندان فراوانی به کشورهایی نظیر هند مهاجرت کرده بودند؛ اما این بار قرعه به نام قالیبافان ایرانی افتاده بود.
نتیجه این درخواست سفر یک استاد اصفهانی قالیباف با همایون به هندوستان است. هرچند نام و نشانی از این هنرمند که دستی در نقاشی هم داشته در دسترس نیست؛ اما نتیجه سفر ۱۰ ساله او به هند، بافتن چندین فرش است که در موزه هندوستان نگهداری میشود. فرشهایی که تشخیص اینکه بافت هندوستان یا ایران هستند دشوار است.
ناصرالدینشاه برگزارکننده اولین نمایشگاه فرش ایرانی
اولین نمایشگاه حاصل هنر قالیبافان ایرانی در دوره ناصرالدینشاه که به هنردوستی شهرت دارد برپا میشود. او با جمعآوری فرشهای نفیس بافتهشده در دوران صفویه، نمایشگاهی در وین، پایتخت اتریش برگزار میکند. نتیجه آن نمایشگاه فروش همه این فرشها به کلکسیونرهای مشهور اروپایی است.
در آن زمان که خزانه شاهنشاهی آه در بساط نداشت، این فرش ایرانی و صادرات آن بود که به کمک پادشاه قاجار آمد و درآمد حاصل از آن از سقوط ناصرالدینشاه جلوگیری کرد. او که با برپایی این نمایشگاه به ارزش فرش پی برده بود، اولین محمولههای فرش را از تبریز و همدان و کرمان به اروپا صادر کرد.
در همین زمان پای کمپانیهای خارجی برای صادرات فرش به ایران باز شد. ازآنجاییکه کشور سروسامان نداشت، شرکتهای غربی مانند برادران کاستلی و کمپانیهای روسی و آلمانی و انگلستانی در ایران و ابتدا در کرمان سرمایهگذاری میکنند. اتفاقی که هرچند برای آنها سود زیادی به ارمغان آورد، اما برای اساتید قالیبافی و کارگران کارگاهها عواید چندانی نداشت.
فرشبافی، سنتی منحصراً ایرانی
در دوران معاصر و با روی کار آمدن پهلویها، بساط شرکتهای اروپایی و چندملیتی در ایران برچیده شد. همچنین هنرستانهای فرشبافی و مدارس قالیبافی بسیاری تأسیس شدند. همزمان با این اتفاقات بود که شرکت سهامی فرش ایران هم تأسیس شد.
حالا دیگر فرش ایرانی برای خودش شناسنامه اصیلی داشت و یکی از تجارتهای پولساز کشور تلقی میشد. تا همین امروز هم نقش و نگار قالی ایرانی در هیچکدام از کشورهای جهان پیدا نمیشود. هنر فرشبافی را میتوان هنری منحصراً ایرانی دانست.
اگر در کشوری قالیبافی رواج پیدا کرده، حتماً پیشینه و نشانی از ایرانیان را میشود در آن پیدا کرد؛ مانند هندوستان و چین که وامدار هنرمندان قالیباف ایرانی هستند و هرگز نتوانستند به گرد پای ایران در این هنر منحصراً ایرانی برسند.