فرش دستباف عشایری، روستایی و شهری
ایرانیان مردمانی بودند که زندگیشان در این سرزمین، در ابتدا با کوچنشینی شروع شد و در ادامه به یکجانشینی رسید، که آنهم اول با روستانشینی آغاز شد و بعد به شهرنشینی تبدیل شد. به همان ترتیبی که زندگی انسان تحولاتی در این سه مرحله و شیوه زیستن را تجربه کرد، هنر او نیز تحت تأثیر همین تغییرات متحول شد به طوری که در این سرزمین نخست هنر عشایری، سپس هنر روستایی و در نهایت هنر شهری متولد شد. قابلیتهای جغرافیایی و زیست بومی ایرانی به نحوی است که امکان زندگی پویا و موفق در هر سه قالب کوچنشینی، روستانشینی و شهرنشینی در آن حتی پس از هزاران سال، همچنان وجود دارد. به همین روی ما ایرانیان همچنان در قرن 21 میلادی، هنر عشایری، روستایی و شهری داریم. در این پست از مگزییین میخواهیم به یکی از مهمترین هنرهای ایرانی یعنی فرش دستباف عشایری، روستایی و شهری بپردازیم.
فرش دستباف عشایری
فرش دستباف ایرانی هنری سراسر رمز و راز، شگفتی و زیبایی است که از قوه تخیل خالقانش جان میگیرد. هنگامی که خالق این فرشها، هنرمندان نقاش شهری هستند، به یک صفحه نقاشی برای به تصویر کشیدن انواع صحنههای زیبا تبدیل میشود و هنگامی که توسط بافنده کوچنشین بافته میشود به اثری زیبا و انتزاعی تبدیل میشود که حتی گاهی بزرگترین هنرمندان هنر مدرن نیز قادر به خلق اثری همپای آن نیستند.
مهمترین ویژگی فرش دستباف عشایری، پس از شکل ظاهری خیالانگیز و منحصربهفرد آن، بستر خلق آن است. فرش دستباف عشایری در مناطق مختلف ایران، توسط مردمانی بافته میشود که در گروههای اجتماعی به نام قبایل (ج قبیله) زندگی میکنند و در طول سال برای تأمین معاش و دامپروری بین مناطق مختلف ایران (سردسیر و گرمسیر) کوچ میکنند. جامعه عشایری، یک جامعه انسانی خوداتکا و خودبسنده است که نیازهای خود را تا حد امکان درون خود تأمین کرده و محصولات خود را نیز تا حد امکان درون خود نگاه میدارد. همین امر باعث شده، علیرغم آنکه بخشی از درآمد عشایر از راه تولید و ارائه انواع فرش دستباف ایرانی تأمین میشود، بخشی از آثار ایشان چنان کمیاب باشد که کلکسیونرها برای داشتن آنها هزاران مایل راه بروند و هزینههای قابلتوجهی بپردازند. از آنجا که بنیان اقتصاد عشایر بر دامپروری بنا نهاده شده، محصولات جانبی این شغل و نحوه زیست به مردم کوچنشین این امکان را داده که هزینههای تولید خود را تا حد امکان پایین بیاورند. در گذشته رنگهای فرش دستباف عشایری کاملاً از طریق طبیعت مجاور ایشان تأمین میشده و در حال حاضر نیز تا حد امکان رنگها از منابع طبیعی پیرامون عشایر تأمین میشود، اما رشد تکنولوژی و دسترسی راحت عشایر به منابع و بازارهای مختلف در شهرها باعث شده تا این افراد در حال حاضر نیز بتوانند به انواع رنگهای طبیعی و شیمیایی دسترسی داشته و فرشهایی با تنوع رنگی بالا خلق کنند.
به طور کلی، فرش دستباف عشایری ایرانی به دو دسته تقسیم میشود:
آثار بدیع: آثار بدیع همان فرشهای دستباف عشایری هستند که زاییده تخیل منحصربهفرد زنان عشایر بوده و اصطلاحاً به آنها فرشهای دستباف ذهنی باف نیز گفته میشود و گروهی از آنها چنان محصولات منحصربهفردی هستند که پیش از آن که یک شی کاربردی محسوب بشوند، یک اثر هنری هستند.
آثار عشیرهای/ قبیلهای: پرتعدادترین و شناختهشدهترین فرشهای دستباف عشایری در ایران آنهایی هستند که به نام قبیلههایشان شناخته میشوند. مشهورترین بافندگان فرشهای عشایری ایرانی عبارتاند از:
قبایل شمال شرقی ترکمن
قبایل بلوچ در جنوب شرقی
قبایل جنوب غربی خمسه
قبایل افشار
قبایل بختیاری
قبایل شاهسون در شمال غربی
و دیگر قبایل کوچک و بزرگی که در اقصی نقاط ایران سکونت دارند.
فرش دستباف روستایی
دومین گروه از فرشهای دستباف ایرانی، آنهایی هستند که در روستاها و دهات مختلف در سراسر ایران بافته میشوند. این گروه از فرشها که تعدادشان به مراتب بیشتر از فرشهای عشایری است، طیف وسیعی از انواع فرشهای دستباف ایرانی را شامل میشوند. دلیل آن نیز ساده است، درجه اول سبک زندگی روستایی در بسیاری از مناطق ایران به نحوی است که مردان بیرون از خانه به کشاورزی و دامپروری مشغولاند و زنان در خانه به امور منزل و کارهایی که در محدوده خانه قابل انجام است مشغول میشوند. در مرحله دوم نیز، به خاطر آنکه روستاییان ایران، علاوه بر شغل اصلیشان که کشاورزی است بعضاً به دامپروری نیز مشغولاند و محصولات جانبی این کار به ایشان امکان بافت انواع دستبافتههای ایرانی را میدهد.
زندگی روستایی، جایی در میانه زندگی شهری و عشایری قرار گرفته و به همین خاطر بافتههای ایشان نیز چنین ویژگیهایی را دارد. هم به لحاظ ویژگیهای مادی نظیر ظرافت و هم به لحاظ ویژگیهای معنوی نظیر زیبایی، فرش دستباف روستایی جایگاهی بینابین فرش دستباف عشایری و فرش دستباف شهری دارد. روستاییان در اغلب موارد، مواد اولیه مورد نیاز خود برای قالیبافی را از عشایر یا تولیدکنندگان تخصصی این مواد (چه به صورت سنتی، دستی و محلی، چه به صورت صنعتی و ماشینی) تهیه میکنند. نقشه قالیها در مناطق روستایی تا حد زیادی وابسته به منطقه است و چنان است که یک نقشه خاص به یک روستا یا منطقه تعلق داشته و فرشهای اصیل این منطقه با نقشه مذکور شناخته و ارزیابی میشود.
به طور کلی برای جوامع روستایی و عشایری، قالیبافی در کنار سایر ویژگیهایش یکی از شیوههای سرمایهگذاری و حفظ سرمایه نیز بوده است. روستاییان و عشایر با این کار مواد اولیه و سرمایه مازاد خود را به کالا تبدیل کرده و پس از تأمین نیازهای اولیه خود به این کالاها، مازاد محصولات خود را ذخیره کرده و هنگام نیاز میفروختند. امروزه نیاز مداوم به جریان مالی باعث شده تا روند ذخیرهسازی دستبافته ها بین عشایر و روستاییان سرعتی کاهشی به خود بگیرد و دلیل این امر نیز آن است که این گروه فرشها توجه بسیاری را به خود جلب کرده و سرعت تقاضای آنها بر تولید پیشی گرفته است.
فرش دستباف شهری
تقریباً از زمانی که حکومتهای پادشاهی در ایران قدرت داشتند، قالیبافی شهری که نیازهای دربار و نزدیکان آن را تأمین میکرد نیز رونق گرفته بود. قالیبافی شهری رفتهرفته با کاهش فاصله طبقاتی در دسترس اغلب شهرنشینان قرار گرفت و به وضعیت کنونیاش رسید. مهمترین ویژگیهای فرشهای دستباف شهری در آغاز آن بود که توسط ماهرترین بافندگان و با نظارت دقیق و رج به رج بافته میشد. طراحی آن توسط برجستهترین هنرمندان انجام میشد و نقشههای آن محتوایی ایدئولوژیک داشت، یعنی معنا و مفهومی در پس نقشمایههای آن بود که در خدمت قدرتها و ادیان حاکم بود. به این صورت که مثلاً اگر میخواستند یک پادشاه را مظهر درستکاری و رحمت معرفی کنند، فرشی را طراحی میکردند که نقشمایههای آن نور و روشنی و رحمت را تداعی میکرد. ویژگی دیگر این گونه فرشها آن بود که با بهترین و ظریفترین مواد خلق میشدند و به همین روی علاوه بر زیبایی، دوام بسیار بیشتری نسبت به سایر دستبافتههای روستایی و عشایری داشتند.
در ادامه راه، هنگامی که فرش دستباف شهری در اختیار عامه مردم شهرنشین قرار گرفت، نقشههای درباری در زندگی مردمان عادی تداوم یافت و شیوههای بافت و مواد اولیه نیز با کیفیاتی مشابه نسخههای درباری همچنان در بسیاری از شهرهای ایران تداوم دارد. تنوع نقشههای فرش دستباف شهری از فرشهای عشایری و روستایی بیشتر بوده و روزبهروز گستردهتر میشود. دلیل این امر نیز آن است که برخلاف نقشههای عشایری و روستایی که به یک قوم یا منطقه تعلق دارند، فرشهای شهری علاوه بر تعلق قومی و منطقهای، قدمت نیز دارند به این صورت که فرش تبریز معاصر با فرش تبریز صفوی به لحاظ طرح و نقش تفاوت بسیاری دارد.
دستبافتههای عشایری، روستایی و شهری در فرش حیدریان
فرش حیدریان بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قالی دستباف ایرانی آثار بسیاری را در سه سبک عشایری، روستایی و شهری خلق میکند. در فرایند خلق این قالیها در مجموعه حیدریان تمرکز به کیفیت و حفظ اصالت است. دلیل این امر نیز آن است که امروزه، به دلیل زحمت زیاد تولید قالی دستباف ایرانی و هزینههای بالای آن، گروهی از بافندگان مستقل برای صرفهجویی در انرژی و هزینه از موادی بیکیفیت استفاده کنند. بهعنوانمثال استفاده از پشم بیکیفیتی که خوب تابیده نشده ممکن است فرش را اصطلاحاً زود بالا بیاورد اما به همان سرعت نیز آن را درخطر نابودی و فرسودگی قرار میدهد. یا رنگزاهای شیمیایی که طیف وسیعی از رنگها را با هزینه کمتر، دقت تکرار رنگی بالاتر و زمان کوتاهتری به دست میدهند، اما به همان ترتیب نیز زودتر رنگ میبازند، تثبیت نشده و در طول زمان با هم تداخل پیدا میکنند و حتی به الیاف آسیب میزنند.
به همین خاطر، فرش حیدریان، تجربیاتش در تولید شاهکارهای شهری و میراث قالیبافی فاخر ایرانی را به حوزههای فرش عشایری و روستایی برده و با حفظ کیفیات تکنیکی و طراحی، آثار این مناطق را از جهت نظارت همیشگی و دقیق و ارائه مواد اولیه باکیفیت ارتقا داده است. از جمله مهمترین دستبافتههای عشایری، روستایی و شهری فرش حیدریان میتوان به قالیهای قشقایی، بختیاری، بلوچ، قالیهای گروس، تبریز، شهرکرد، گلیمهای شاهسون، قشقایی و … اشاره کرد. گفتنی است که در فرش حیدریان مجموعهای از بافتههایی که مختص زندگی عشایری هستند مانند خورجین، تاچه، نمکدان، جل اسب و …، بهعنوان اکسسوریهایی برای زندگی مدرن و دکوراسیونهای تلفیقی ارائه میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره انواع این فرشها در پستهای آتی بلاگ فرش حیدریان با ما همراه باشید. برای بازدید از این آثار و خرید آنها میتوانید به شعب مختلف فرش حیدریان و فروشگاه زییین مراجعه کنید.